حضور جناب آقای مهندس زنگنه وزیر محترم نفت

 26 دی 93 حضور جناب آقای مهندس زنگنه وزیر نفت به همراه همسرشان در ساختمان جدید (بلوار حجاج) و دیدار با فرزندان مرکز

ZANGANEH

ادامه مطلب: حضور جناب آقای مهندس زنگنه وزیر محترم نفت

اطلاعیه

 هموطنان نیکوکار.یاران و همراهان
با همت شما بزرگواران که مرزها و محدودیت ها در یاری رساندن به فرزندان سرزمینتان تاثیری ندارد،خانه دختران آشیانه علی در زمین اهدایی شهرداری کرمان و بنیاد بناهای ماندگار سرانجام به اتمام رسید و فرزندان آشیانه در حال جابجایی و اسکان در منزل جدیدی هستند که خشت خشت آن حاصل لطف شمایی ست که نیکی و همدلی با سرشتتان عجین است.
بزرگواران
اینک،در حالیکه هم چون همیشه منت دار همت والایتان هستیم،چشم انتظار کمک ها و همیاری های شماییم تا بتوانیم خانه پسرانمان را هم در زمین دیگری که آن نیز اهدایی شهرداری کرمان و بنیاد بناهای ماندگار است بسازیم و در آینده نزدیک سرپناه امنی برای پسرانمان داشته باشیم.
دعای خیر فرزندان علی بدرقه راهتان.شادی و سلامتی قرین لحظه لحظه زندگی تان
روابط عمومی آشیانه علی

IMG 0039

افتتاحیه مرکز جدید دخترانه

در تاریخ دوشنبه 21 مهر ماه 1393 مصادف یا عید غدیر خم، مرکز جدید دختران واقع در بلوار حجاج افتتاح گردید.

عکس‌ها در ادامه...

IMG 0188

ادامه مطلب: افتتاحیه مرکز جدید دخترانه

بازگشت پرویز به کرمان پس از دوره‌ی درمان

پرویز دیشب 5 آبان 93 بعد از گذراندن دوره درمان بیماریش برای مدتی به کرمان آمد.

متن زیر اتفاقات دیشب از زبان خود پرویز است.

اول اولش نشستم تو هواپیما خیلی خوشحال شدم پنجره هارو دیدم شهر تهرون و دیدم پز میدادم که دارم برمیگردم .یه خرده خوابم گرفت خواب رفتم ولی وقتی هواپیما رفت بالا بیدارشدم ،غذا آوردن من فقط سالاد الویه خوردم .

بالاخره رسیدیم کرمون...

خیلی گریه ام گرفته بود از پله ها که اومدم پایین به خاله سحر گفتم خاله ولم کن میخوام برم پیش بچه ها.

بچه ها رو که دیدم خیلی سورپرایز شدم همه ی بچه ها ریختن رو سرم دیونه شدم ،همشون بادکنک و فرفره تو دستشون بود همه رو دادن به من.

خاله اکرم رو از اون گوشه دیدم که داشت میومد من خیلی گریه ام گرفت خاله منو بغل کرد، خاله اکرم هم شروع کرد گریه کردن.

بعد دیگه کم کم همه ی بچه هارو دیدم و همه اومدن طرف من،به عمو ابراهیم گفتم:عمو بغلم کن که بچه ها ریختن رو سرم، با عمو از در فرودگاه رفتیم بیرون، همینجور که پامون رو گذاشتیم بیرون بمب کاغذی رو ،ترکوندن رو سرم خیلی خندیدم.

دنیارو دیدم که وایستاده ، رفتم تو گوشش گفتم :دنیا یه عالمه سوغاتی برات آوردم ،دنیا پاموگرفت گفتم :اوسو اوسو(یعنی وایستا ،وایستا) سوغاتیمو بده پرویزی.

دیدم همه اومدن دور من جمع شدن عمو اسماعیل ازمون عکس گرفت.

IMG 0049

ادامه مطلب: بازگشت پرویز به کرمان پس از دوره‌ی درمان

برگزاری مراسم افتتاحیه مرکز جدید مختص بچه های ناتوان

 در تاریخ سه‌شنبه 25 شهریور ماه 1393 مراسم افتتاحیه مرکز جدید که مختص بچه های ناتوان است با حضور بچه‌های آشیانه، خانم دهقان، هیئت مدیره، خیرین، آقای غلامی(معاون توانبخشی کشوری)، خانم فکار(معاونت فنی بهزیستی) و خانم علی‌آبادی(کارشناس امور توانبخشی) برگزار شد.

IMG 0055

ادامه مطلب: برگزاری مراسم افتتاحیه مرکز جدید مختص بچه های ناتوان

گلریزان محبت...

اینک نوبت شماست که در این راه گام نهید تا قطرات کمک شما باران رحمتی شود بر دستان کوچک ما...
پرداخت بوسیله درگاه شتاب